فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مدیر عامل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مدیر منتخب هیئت مدیره

فونتیک فارسی

modir aamel
اسم

managing director, executive director, chief executive officer, CEO

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

مدیر عامل جدید تغییرات زیادی اعمال کرده است.

The new CEO has implemented several changes.

تصمیم مدیر عامل مبنی بر گسترش بازارهای جدید حرکتی استراتژیک بود.

The CEO's decision to expand into new markets was a strategic move.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مدیر عامل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مدیر عامل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مدیر عامل

لغات نزدیک مدیر عامل

پیشنهاد بهبود معانی